مکتب سورئالیسم در ادبیات: سفری به دنیای رویاها و ناخودآگاه
![مکتب سورئالیسم در ادبیات: سفری به دنیای رویاها و ناخودآگاه 1 مکتب سورئالیسم در ادبیات](https://roshanaie.com/wp-content/uploads/2024/11/School-of-surrealism-in-literature1-copy.webp)
سورئالیسم، یکی از جریان های برجسته هنری و ادبی قرن بیستم، در تلاش برای شکستن مرزهای واقعیت و ورود به دنیای رویاها و ناخودآگاه شکل گرفت. این مکتب، که بر پایه ایده های روانکاوی فروید و نگاه رهایی بخش به خلاقیت انسان بنا شده بود، به نویسندگان و شاعران امکان داد تا از قید و بندهای منطقی و سنتی ادبی رها شوند و به جستجوی جهانی فراتر از واقعیت بپردازند. در ادامه به بررسی مکتب سورئالیسم در ادبیات و ویژگی های آن خواهیم پرداخت.
تاریخچه و آغاز مکتب سورئالیسم در ادبیات
مکتب سورئالیسم، که توسط آندره برتون در اوایل قرن بیستم بنیان گذاری شد، محصول جریان های اجتماعی، فرهنگی و فکری ای بود که پس از جنگ جهانی اول شکل گرفت. این جنبش به عنوان واکنشی به خشونت، ناامیدی و بحران ارزش های انسانی در پی این جنگ ویرانگر به وجود آمد. سورئالیسم به سرعت به یک جنبش هنری و ادبی جهانی تبدیل شد و بر هنر، ادبیات و سینما تاثیر گذاشت. هنرمندانی مانند سالوادور دالی، رنه ماگریت و ماکس ارنست در حوزه هنرهای تجسمی و نویسندگانی مانند لویی آراگون و پل الوار در ادبیات از این مکتب پیروی کردند.
در ادامه به بررسی زمینه های اجتماعی شکل گیری مکتب سورئالیسم خواهیم پرداخت :
تاثیر جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸) با نابودی عظیم، سرخوردگی اجتماعی و فروپاشی ارزش های سنتی همراه بود. این جنگ بسیاری از روشنفکران و هنرمندان را به این نتیجه رساند که عقلانیت و منطق که پایه های تفکر مدرن بودند، به جنگ و ویرانی انجامیده است. تجربه جنگ، هنرمندان و نویسندگان را به جستجوی راه هایی جایگزین برای بیان خود و کشف حقیقت کشاند.
جنبش دادائیسم
سورئالیسم از جنبش دادائیسم (Dadaism) تاثیر زیادی پذیرفت. دادائیست ها که در واکنش به جنگ، از منطق و قواعد هنری مرسوم سرپیچی می کردند، سعی داشتند پوچی و بی معنایی جهان را نشان دهند. با این حال، آندره برتون و همفکرانش معتقد بودند که دادائیسم بیش از حد منفی و مخرب است و باید به سمت بازسازی و کشف معانی جدید حرکت کرد.
تاثیر نظریات فروید
زیگموند فروید و روانکاوی او نقش کلیدی در شکل گیری سورئالیسم داشت. نظریه های فروید درباره ناخودآگاه، رویاها و نمادگرایی برای سورئالیست ها الهام بخش بود تا از هنر به عنوان ابزاری برای دسترسی به ناخودآگاه استفاده کنند. سورئالیست ها می خواستند از محدودیت های منطق و آگاهی رها شوند و به دنیای درونی رویاها و تخیل نفوذ کنند. در سال ۱۹۲۴، آندره برتون مانیفست سورئالیسم را منتشر کرد که در آن اصول و اهداف این مکتب را شرح داد. او سورئالیسم را “خودکارنویسی روانی” تعریف کرد، یعنی نوشتن یا خلق هنری بدون دخالت عقل یا کنترل آگاهانه.
![مکتب سورئالیسم در ادبیات: سفری به دنیای رویاها و ناخودآگاه 2 آندره برتون- مکتب سورئالیسم در ادبیات](https://roshanaie.com/wp-content/uploads/2024/12/School-of-surrealism-in-literature-copy.webp)
آندره برتون- مکتب سورئالیسم در ادبیات
انقلاب های اجتماعی و سیاسی
در دهه های پس از جنگ، اروپای غربی با آشفتگی سیاسی، بحران اقتصادی و جنبش های انقلابی روبرو بود. این شرایط حس بی اعتمادی به نظام های حاکم را تقویت کرد. مکتب سورئالیسم در ادبیات، مانند بسیاری از جنبش های هنری و ادبی زمان خود، رویکردی انتقادی به جامعه، مذهب و سیاست داشت و به دنبال ایجاد جهانی جدید بر پایه آزادی و خلاقیت بود.
اگه علاقه داشتی میتونی به این مطلب هم سر بزنی: مختصر تمام مکاتب ادبی جهان
ویژگی های آثار ادبی سورئالیسم
مکتب سورئالیسم در ادبیات به عنوان یک مکتب پیشگام، مرزهای آشنای روایت و شخصیت پردازی را به چالش کشید و ساختارهای سنتی را با خلاقیتی بی پایان جایگزین کرد. این مکتب به نویسندگان اجازه داد تا واقعیت های ذهنی و ناخودآگاه را به شکلی آزادانه و بی قید در آثار خود بازتاب دهند. در سورئالیسم، مرز بین رویا و واقعیت از میان برداشته می شود و داستان ها از تصاویر و مفاهیمی شکل می گیرند که در ناخودآگاه بشر ریشه دارند. ویژگی های آثار سورئالیستی همچون استفاده از شخصیت های پیچیده و روایت های غیرخطی، خواننده را به تجربه جدیدی دعوت می کند که خارج از محدودیت های ادبیات سنتی قرار دارد.
- تاثیر ناخودآگاه و رویاها:
نویسندگان سورئالیست تلاش می کردند تا مرز میان رویا و واقعیت را از بین ببرند و جهان ناخودآگاه را کشف کنند. آن ها معتقد بودند که خلاقیت اصیل از ناخودآگاه سرچشمه می گیرد. - روش نگارش خودکار:
نویسندگان مکتب سورئالیسم در ادبیات از تکنیک «نوشتار خودکار» استفاده می کردند، به این معنا که نویسنده باید بدون هیچ گونه سانسور ذهنی یا کنترل منطقی، افکار خود را روی کاغذ بیاورد. - منطق غیرمتعارف:
در داستان ها و اشعار مکتب سورئالیسم، قوانین منطقی و علیت کنار گذاشته می شوند. روایت ها معمولا غیرخطی، پراکنده و گاه حتی نامفهوم به نظر می رسند. - شخصیت پردازی انتزاعی:
شخصیت ها در آثار سورئالیستی اغلب به عنوان نمادهای ناخودآگاه یا تجلی های رویاگونه ظاهر می شوند و ویژگی های انسانی مشخصی ندارند. - تصاویر نمادین و غیرواقعی:
نویسندگان سورئالیست از تصاویر غریب، استعاره های پیچیده و صحنه هایی غیرطبیعی استفاده می کردند تا تخیل مخاطب را برانگیزند.
تأثیر سورئالیسم بر ادبیات جهان
سورئالیسم به عنوان یکی از جریان های تحول آفرین قرن بیستم، نه تنها در زمان خود تحولی عظیم در هنر و ادبیات ایجاد کرد، بلکه آثار و مفاهیم آن به شکل گسترده ای بر ادبیات جهانی تاثیر گذاشت. این مکتب با تاکید بر کاوش در ناخودآگاه و رهایی از محدودیت های منطقی، افق های جدیدی برای تخیل نویسندگان و شاعران گشود. تکنیک ها و ایده های سورئالیستی، راه خود را به آثار نویسندگان مدرن و پست مدرن باز کرد و الهام بخش خلق آثار نوآورانه ای شد.
- گسترش تخیل در ادبیات:
مکتب سورئالیسم در ادبیات تخیل نویسندگان را به گونه ای متحول کرد که دیگر از منطق و قوانین سنتی تبعیت نکنند. این مکتب تاثیر زیادی بر نویسندگان مدرن و پست مدرن گذاشت. - تاثیر بر رمان نویسی:
تکنیک های سورئالیستی مانند نوشتار خودکار و استفاده از رویاها، بعدها به رمان هایی مانند اولیس از جیمز جویس و صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز راه پیدا کرد. - پیشروی در ادبیات تجربی:
سورئالیسم پایه گذار ادبیات تجربی بود و نویسندگان را تشویق کرد تا مرزهای سبک و فرم را بشکنند. - الهام بخش دیگر هنرها:
این مکتب ادبی تاثیر شگرفی بر سینما، تئاتر و هنرهای تجسمی گذاشت و به ظهور جنبش های جدیدی مانند تئاتر ابزورد و سینمای سورئال کمک کرد.
کلام آخر
سورئالیسم به عنوان یکی از مهم ترین جنبش های هنری و ادبی قرن بیستم، مرزهای تخیل و واقعیت را درنوردید و مفاهیم جدیدی به ادبیات جهان افزود. این مکتب همچنان منبع الهام بسیاری از نویسندگان و هنرمندان در سراسر جهان است.