شرحی بر مکتب ادبی کلاسیسم
مکتب ادبی کلاسیسم (کلاسیکگرایی) یکی از مهم ترین مکاتب ادبی در تاریخ ادبیات است که در قرن هفدهم میلادی در فرانسه شکل گرفت. این مکتب در پی بازگشت به اصول و ارزش های ادبیات یونان و روم باستان بود و تحت تاثیر نئوکلاسیسیسم رنسانس در ایتالیا و فرانسه پدید آمد. در ادامه به شرحی از نحوه شکل گیری و ویژگی های مکتب ادبی کلاسیسم می پردازیم.
شکلگیری و پیشینه مکتب ادبی کلاسیسم
پیش از پرداختن به مکتب ادبی کلاسیسم، ابتدا می بایست مروری بر نئوکلاسیسیم داشته باشیم.
نئوکلاسیسیسم (Neoclassicism) جنبشی هنری و فرهنگی بود که در دوران رنسانس، به ویژه در ایتالیا و سپس در سراسر اروپا، شکل گرفت. این جنبش به معنای “بازگشت به کلاسیسم” بود و هدف آن احیای اصول و ارزش های هنر و ادبیات یونان و روم باستان بود. نئوکلاسیسیسم با تاکید بر عقل، نظم، تعادل، و هارمونی، سعی داشت تا با الهام از آثار کلاسیک، آثار هنری جدیدی ایجاد کند.
هنرمندان و نویسندگان این دوره معتقد بودند که بازگشت به گذشته ی باشکوه کلاسیک می تواند منجر به خلق آثاری شود که در عین زیبایی، دارای معنا نیز باشند. این جنبش در قرن های شانزدهم و هفدهم به اوج خود رسید و تاثیرات آن در ادبیات، هنرهای تجسمی، معماری، و موسیقی دیده شد. نئوکلاسیسیسم رنسانس با تاثیر بر مکتب کلاسیسم، به ویژه در فرانسه، نقش مهمی در شکل گیری و توسعه ادبیات و هنرهای بعد از خود گذاشت.
کلاسیسم به طور رسمی در فرانسه در نیمه اول قرن هفدهم، با آثار نویسندگانی چون پیر کورنی و ژان راسین شکل گرفت و به اوج خود در دوران لویی چهاردهم رسید. مبنای کلاسیسم بر اساس عقل و منطق، بازگشت به سنت های گذشته و تاکید بر اخلاق گرایی و آموزش است. نویسندگان کلاسیک باور داشتند که ادبیات باید انعکاس دهنده اصول اخلاقی و ارزش های اجتماعی باشد. درنتیجه به الهام گرفتن از آثار بزرگ گذشتگان و بازتولید آن ها در قالب های جدید پرداختند.
ویژگیهای اصلی مکتب کلاسیسم
1. محاکات و تقلید
در مکتب کلاسیسم، هنر و ادبیات به عنوان تقلیدی از طبیعت و واقعیت در نظر گرفته می شود. این مکتب بر این باور است که هنر باید الگوهای طبیعی و انسانی را به شکلی زیبا و ایدهآل به تصویر بکشد.
2. ایجاز و وضوح
در مکتب ادبی کلاسیسم، ایجاز و وضوح اهمیت ویژه ای دارد. زبان باید ساده، دقیق و قابل فهم باشد تا پیام اخلاقی و آموزشی به روشنی منتقل شود.
3. حقیقتنمایی
آثار کلاسیک باید به واقعیت نزدیک باشند و جنبه های غیرواقعی یا خیالی کمتر در آن ها دیده شود. داستان ها و شخصیت ها باید به گونه ای باشند که مخاطب بتواند آن ها را باور کند.
4. اخلاق و آموزش
اخلاقگرایی یکی از اصول اساسی کلاسیسم است. آثار ادبی باید حاوی پیام های اخلاقی باشند و به مخاطب آموزش دهند. نویسندگان کلاسیک معتقد بودند که ادبیات باید به بهبود جامعه کمک کند.
اگه علاقه داشتی میتونی یه سر به این مطلب هم بزنی: روند تحول شخصیت پردازی در داستان از یونان باستان تا امروز
ویژگی آثار ادبی در مکتب ادبی کلاسیسم
آثار ادبی در مکتب کلاسیسم نیز مانند مکاتب دیگر ویژگی های خاص خود را دارند که این ویژگی ها در رمان و نمایشنامه به وضوح دیده می شود.
ویژگیهای رمان در مکتب ادبی کلاسیسم
ساختار منظم و متقارن: رمان های کلاسیک بسیار بر ساختار تاکید دارند. این آثار معمولا دارای آغاز، میانه و پایان مشخصی هستند که با نظم و دقت پیگیری می شوند.
واقعگرایی و حقیقت نمایی: رمان های کلاسیک بر واقع گرایی تاکید دارند. اتفاقات و شخصیت ها باید قابل باور باشند و به شکلی منطقی و طبیعی توصیف شوند.
توجه به ارزش های اخلاقی: رمان های کلاسیک اغلب دارای پیام های اخلاقی هستند و به تربیت و آموزش مخاطب می پردازند.
ایجاز و وضوح: زبان و بیان در رمان های کلاسیک ساده، واضح و مختصر است تا پیام به روشنی به مخاطب منتقل شود.
ویژگیهای نمایشنامه در مکتب کلاسیسم
تقسیم بندی دقیق: نمایشنامه های کلاسیک به پنج پرده تقسیم می شوند که هر پرده نقش خاصی در پیشبرد داستان دارد. این تقسیم بندی بر اساس اصول ارسطویی درام انجام می شود.
رعایت سه وحدت: نمایشنامه های کلاسیک اغلب سه وحدت را رعایت می کنند: وحدت زمان (اتفاقات در یک بازه زمانی محدود)، وحدت مکان (اتفاقات در یک مکان) و وحدت عمل (تمرکز بر یک خط داستانی اصلی).
شخصیت های ایدهآل: شخصیت های نمایشنامه های کلاسیک اغلب بهعنوان نمونه های ایدهآل از فضایل یا رذایل اخلاقی به تصویر کشیده می شوند. این شخصیت ها نماینده تیپ های اخلاقی هستند و به گونه ای طراحی شده اند که از آن ها درس های اخلاقی گرفته شود.
پایان های اخلاقی: نمایشنامه های کلاسیک معمولا با نتیجهگیری اخلاقی و پندآموز پایان مییابند، که نشاندهنده پیروزی خیر بر شر است.
ویژگیهای شخصیتپردازی در مکتب کلاسیسم
ایدهآل و نمونهوار: در کلاسیسم، شخصیتها نمایانگر الگوهای اخلاقی هستند. آن ها بیشتر به عنوان نمونه هایی از صفات خوب مثل خرد، شجاعت، وفاداری یا رذایل مثل طمع، خیانت و غیره به تصویر کشیده می شوند.
عقلگرایی: شخصیت ها در آثار کلاسیک غالبا عقلگرا و متعادل هستند. آن ها تصمیم های خود را بر اساس منطق و اخلاق می گیرند و از احساسات افراطی پرهیز می کنند.
تقابل خیر و شر: شخصیت های کلاسیک اغلب در دو قطب خیر و شر قرار دارند. این تقابل برای نشان دادن ارزش های اخلاقی و اجتماعی آن دوره استفاده می شد.
رشد و تغییر اندک: شخصیت ها در آثار کلاسیک کمتر تغییر می کنند و بیشتر به عنوان نمادهایی ثابت و ایستا عمل می کنند. تغییرات شخصیتی عمیق، که در رمان های مدرن رایج است، در این مکتب کمتر دیده می شود. به طور مثال شخصیت های منفی، از ابتدا منفی هستند و هیچ ویژگی خوبی ندارند.
آثار برجسته دوره کلاسیسم
آثاری که تاکید بر عقل، نظم، وضوح و اخلاق دارند را در دسته آثار کلاسیک جا می دهیم. کلاسیسم با تاثیرات خود در تاریخ ادبیات، الگویی برای ادبیات اروپا و دیگر نقاط جهان به وجود آورد و تاثیرات زیادی بر ادبیات قرون بعدی داشت. برخی از مهمترین آثار و نویسندگان این دوره عبارتند از:
– لو سید (Le Cid) اثر پیر کورنی
– فدر (Phèdre) اثر ژان راسین
– تارتوف (Tartuffe) و میزانتروپ (Le Misanthrope) اثر مولیر
– آندروماک (Andromaque) اثر ژان راسین
کلام آخر
مکتب ادبی کلاسیسم، که در قرن هفدهم در فرانسه شکل گرفت، به اصول نظم، تعادل، عقلگرایی و بازگشت به ارزش های کلاسیک یونان و روم باستان تاکید دارد. این مکتب بر واقع گرایی، ایجاز و وضوح در بیان، و رعایت اخلاق و آموزش در آثار ادبی تمرکز می کند و آثار ادبی آن دارای ساختار منظم و شخصیت های ایدهآل و اخلاقگرا است. کلاسیسم تاثیر عمیقی بر توسعه ادبیات و هنرهای غربی گذاشت و تا امروز بهعنوان یک الگوی مهم در تاریخ ادبیات شناخته می شود.